سیاهبازی جدید مسیح علینژاد
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۵۴۱۴۲۵
مهرداد کچویی عضو سابق شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی استان تهران در یادداشتی نوشت: در چند روز اخیر پای ثابت تمام شبکه های معاند به یک خبر معطوف شده است، ادعایی واهی که بیان می کند؛ چهار ایرانی قصد ربودن مسیح علی نژاد را داشته اند! فارغ از آنکه، این خبر از اساس فاقد اعتبار کافی است، با بررسی روحیات و گذشته این فرد، هر خواننده ای به سادگی متوجه پوچ بودن این ادعا می شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مسیح علی نژاد در سال 2019 در دادگاهی علیه جمهوری اسلامی ایران و برخی از مسئولان و نهادهای کشورمان طرح شکایت و هفت اتهام واهی را در شکایت خود درج می کند و از دادگاه میخواهد که علیه جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی حکم غرامتی، به مبلغ 500 میلیون دلار برای او صادر کنند. البته او غرامتی های دیگری نیز درخواست داده است!
مسیح علی نژاد از آنجایی که دیگر نه توسط کاربران شبکه اجتماعی در ایران مورد توجه قرار می گیرد و نه مقاماتی که در روزگار زمامداری ترامپ حامی او بودند، پس از شکست پروژه های اجتماعی اش نیاز دارد تا در دولت بایدن نیز خود را به سر زبان ها بیاندازد و نیازمند آن است تا برای افزایش و تثبیت مبالغ غرامت های خود، دیده شود و خود را در صدر اخبار نگه دارد.
او در مصاحبه ای که روز چهارشنبه با شبکه ی سی بی اس آمریکا انجام داد، ادعا کرده که پلیس فدرال او را مطلع ساخته اند، فعالیت چهار ایرانی در جهت انجام توطئه ای برای ربودن او کشف و خنثی شده است و نام این چهار مرد ایرانی را درحالی بیان کرد که تمامی این افراد در هم اکنون در ایران به سر می برند! او بیان کرده است که اف بی آی از طریق رهگیری چندین ایمیل متوجه شده که یکی از این افراد، از یک کارآگاه خصوصی برای ضبط تصاویر او، درخواست استخدام فرستاده است.
همچنین این فرد از تهران، فاصله دریایی نیویورک (محل اقامت مسیح علی نژاد) تا کاراکاس (پایتخت ونزوئلا) را جست و جو کرده است! فاصله ای که با هواپیما بیش از 5 ساعت زمان میبرد!
بنا بر اظهارات او، قرار بر این بوده تا او را از نیویورک توسط قایق های تندرو به کاراکاس منقل کنند و سپس به یک کشور ثالث یا ایران منتقل شود تا او را محاکمه کنند!
با فرض بر صحت این ادعا، بیان چند نکته ضروری است؛ اول آنکه قایق های تندرو ظرفیت سوختی محدودی دارند و بیشتر برای مسافت های کوتاه استفاده می شوند. دوما این ادعا خود بیانگر این است که نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا، که ارتش آمریکا به آن افتخار می کند در رهگیری اهداف، حتی در اطراف مرزهای خود، کارآمدی لازم را ندارند و یک قایق به راحتی و بدون مزاحمت می تواند از آبهای متعلق به این کشور فرار کند. سوم آنکه فاصله میان نیویورک تا کاراکاس با قایق، بیش از ده ها ساعت زمان خواهد برد که طی کردن این مسافت بدون سوخت گیری و همراه داشتن جیره ی غذایی مکفی امکان پذیر نمی باشد، حال آنکه این قایق ها برای فرار کردن نیاز دارند تا از حداکثر سرعت خود استفاده کنند! و اگر بنا بر ربودن این فرد باشد، عجیب نیست که نیروهای اطلاعاتی از افراد میان سالی استفاده می کنند که کاملا برای ایالات متحده شناخته شده می باشند (اشاره به چهار متهم ذکر شده) و کمترین پروتکل های امنیتی را رعایت نمی کنند و برای ارتباط میان خود از ایمیل هایی استفاده می کنند که سرور آنها در خاک آمریکا قرار دارد؟
مجهولات بسیار دیگری در این ادعا وجود دارد که در این یادداشت نمی گنجد و البته این اولین بار نیست که مسیح علی نژاد با مطرح کردن این چنین ماجراهایی که بیشتر در رفتار گردانندگان سایت های شرط بندی دیده می شود، خود را در مرکز توجهات قرار داده است تا بتواند در شبکه های اجتماعی توجه و فالور جمع کند، او پیش از این یک بار مدعی تعارض و یک بار تجاوز شده بود و حتی خبر خودکشی خود را نیز قبل تر منتشر کرده بود.
چنانچه گفته شد، این ادعا اساسا فاقد ارزش حقوقی است و به زودی فراموش خواهد شد ولیکن برای این فرد هم نان داشته است و هم آب! از یک سو مجددا نام او را به عنوان یک اپوزیسیون و فعال حقوق زنان در شبکه های خبری زیرنویس کرده اند و از سویی دیگر با این سیاه بازی جدید تلاش دارد تا در طرح شکایتش علیه کشور و مقامات جمهوری اسلامی ایران، ادله محکمه پسند تری داشته باشد تا چند صد میلیون دلار بیشتر، از اموال مصادره شده مردم ایران، راهزنی کند./فارس
منبع: فردا
کلیدواژه: مسیح علی نژاد مسیح علی نژاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۵۴۱۴۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
جمعی از اساتید ادبیات به تماشای «مست عشق» نشستند/ حسن فتحی: جهانِ پر از طمع و ویرانی را با افعال خود سیاهتر نکنیم
روز جمعه ۱۴ اردیبهشتماه اکرانی خصوصی از فیلم «مست عشق» در موزه سینما تدارک دیده شده بود تا سازندگان این فیلم سینمایی میزبان برخی از چهرههای حوزه مولویشناسی و شمس پژوهی و شاهنامهپژوهی همچون محمدعلی موحد و میرجلالالدین کزاری و نیز بزرگان دیگری همچون ژاله آموزگار (پژوهشگر فرهنگ و زبانهای باستانی)، عبدالمجید ارفعی (متخصص زبانهای باستانی و مترجم خط میخی عیلامی)، احمد محیط طباطبایی (رییس ایکوم)، لوریس چکناواریان (آهنگساز و رهبر ارکستر)، یونس شکرخواه (متخصص علوم ارتباطات) و حجتالله ایوبی (رییس سابق سازمان سینمایی و کمیسیون ملی یونسکو) شدند.
در میان این چهرههای فرهنگی و هنری، محمدعلی موحد به تماشای فیلم نشست.
از راست: لوریس چکناواریان، محمدعلی موحد و میرجلالالدین کزازیدر ابتدای این مجلس و پیش از نمایش فیلم، حجتالله ایوبی در سخنانی کوتاه گفت: ملت ایران یک بدهی به دنیا داشت و دنیا هم یک مطالبه بزرگ از ما. سینمای ایران که جزء سینماهای برتر جهان است باید کاری را برای حضرت مولانا و شمس انجام میداد.
او با تاکید بر اینکه خودش فیلم را ندیده است، ادامه داد: من این تلاش و عزم را گرامی میدارم بویژه آنکه بارها از زبان بزرگان جهان شنیدم که چه معمایی در سینمای ایران وجود دارد که با وجود حداقل امکانات این چنین درخشان است؟ به نظر بنده، راز و رمز این موفقیت در این سالن حاضر است؛ پشتوانه سینمای ایران ادبیات فاخر و گنج معنوی آن است که در هیچ کجای جهان وجود ندارد. سینمای شاعرانه ایران مرهون بزرگانی است که امروز در اینجا نشستند و آقایان فتحی، توحیدی و دیگر هنرمندان در این فضا تنفس کردند و با محمدعلی موحد زندگی کردند. فیلم و نگاه آنها عطر و رنگ موحد و کزازی و شفیعی کدکنی و بزرگان دیگر را میدهد. من این عزیزان را به "نام" و بدون لقب صدا کردم چون استاد شفیعی کدکنی در آخرین شماره مجله «بخارا» زیبا گفته است که محمدعلی موحد بالاترین لقبش در همین است که «محمدعلی موحد» است و لقب و پسوند و پیشوندی برازنده او نیست. این برای بقیه اساتید هم صدق میکند.
ایوبی افزود: یقین دارم که استقبال فراوان مخاطب آغاز راهی است که باز هم از مولانا و شمس سخن گفته شود.
سپس فرهاد توحیدی - فیلمنامهنویس «مست عشق» بیان کرد: نوشتن فیلمنامه این کار در کنار جناب آقای فتحی حدود سه سال و اندی طول کشید و در طول نوشتن متن، سایه معنوی دکتر موحد بر سر این کار بود.
او با اشاره به شیوه روایت فیلم گفت: من به عنوان یک معلم کوچک فیلمنامهنویسی عرض میکنم که سالهاست در میان همکارانم و بخصوص در میان جوانان علاقهمند به فیلمنامهنویسی اشتیاق زیادی برای گذر و عدول از نوشتن فیلمنامه به سبک و سیاق کلاسیک در چهارچوب شاهپیرنگ میبینم. آنها بسیار دوست دارند که فیلمنامهنویسی متفاوت را با روایتهای موازی تجربه کنند و برای یادگیری تکنیک داستانگویی در فیلمنامه نویسیِ آلترناتیو، طبیعتاً به ادبیات فیلمنامهنویسی ترجمه شده رجوع میشود. این در حالی است که بخت بزرگ بنده و آقای فتحی این بود که در این کار برای سازماندهی روایتهای موازی از دل آثار مولانا و مثنوی استفاده کردیم. شاید بیراه نباشد که بگویم یکی از اولین کسانی که داستانگویی به این شیوه را ابداع کردند حضرت مولانا بود و البته پیشتر از او عطار و سنایی هم چنین تجربهای داشتند.
توحیدی ادامه داد: کوشش ما این بود از آن میراثی که حضرت مولانا و دیگران در روایتگری به جا گذاشتند و بزرگان امروز ادبیات ایران در کتابهای خود شرح دادند، استفاده کرده باشیم و امیدوارم آنچه بر پرده خواهید دید گوشه کوچکی از انتظارات شما را برآورده کند.
در پایان حسن فتحی - کارگردان «مست عشق» که از سر فیلمبرداری سریالش خود را به این برنامه رسانده بود - متنی را قرائت کرد که به این شرح بود: «همه ما آدمها بیآنکه خواسته باشیم، متولد میشویم و طنز قضیه در این است که چه بخواهیم و چه نخواهیم، متولد شدن ما با نوعی مسئولیت اخلاقی همراه است؛ مسئولیتِ اینکه اوضاع جهانی را که لُملُمه میزند از حرص و طمع و کشتار و ویرانی، با افعال خودمان سیاهتر از آنچه که هست نکنیم. پیام شیرین و شکّرین شمس و مولانا در این زمانه تلخکامی و خشونت و نفرتپراکنی، میتواند بارقه امیدی باشد برای ما ساکنانِ به عادت و روزمرگی گرفتار شدهی این روزگار تا شاید با پرهیز از خودشیفتگی و افکار خشک و تنگنظرانه در افعال و کردار خودمان تأمل و نواندیشی و تجدیدنظر کنیم.
این اثر سینمایی بیهیچ تفاخری برگ سبزی تحفه درویش و نمایش قطرهای از دریای بیکران اندیشههای عرفانی است.»
در این زمینه بخوانید:
تمجید میرجلالالدین کزازی از «مست عشق»
ژاله آموزگار منبع: خبرگزاری ایسنا